بهت نمیتونم بگم یار. یار نیستی اخه. یار یعنی کسی که شونه به شونهات بیاد. به قول مهدی تو طول ادم نباشه. تو عرض باشه. ببین با غصه نمیگم اینا رو ها. یارم نیستی دیگه. من که چیزی نگفتم.
جانم هم نیستی. به خودم اجازه نمیدم از یه حدی بیشتر دوست داشته باشم. فردا روز که بری، با همین یه ذره حسی که دارم نابود میشم. حالا فک کن هی بیشترش کنم. هی بیشترش کنم. هی بهت فکر کنم. هی به لبات و بوسههات فکر کنم. به دستات. خب نمیشه دیگه. پاسخگو نیست.